Wednesday, April 21, 2010

هم به گل ها نگاه کنید و هم به ستاره ها ، شهاب ها که می بارند اسم این گل ها هم گل شهاب است



وقتی که بی دغدغه ای به آسمان که بارش شهاب سنگ ها ما را به هیچ بودن خودمان دعوت می کند یعنی که در آن گل بنگر همه چیز این عالم یکی است




با این عکس ها شما را دعوت می کنم به درونی ترین لایه های حس تان نه اینکه لحظه ای ذوق کنید بلکه ببینید چگونه عناصر هستی با هم یکی هستند جز ما که خود را بریده ایم بریده ایم از این عالم و نمی بینیم این روابط اشکار را که اگر دیدم شعر را پیدا کرده ایم






تا اینجا دیدید همه چیز رو به خاک دارد؟ هم شهاب ها و هم این گل ها یعنی که آنچه ماندنی است همین ها است که شما دیدید و آنچه رفتنی است من هستم و شما این یعنی دغدغه های انسانی را به این گل ها و این ستاره ها گرد زدن اگر که در پی جاودانه شدن هستیم فکر می کنید نصیحت می کنم ؟ نه دارم تکنیکی از هایکوی ژاپنی را توصیف می کنم تکنیک سابی و تکنیک فناپذیری هر چه جاندار است و فرافکنی دغدغه های انسانی به بیرون از ذهن چه در شعر و چه در هر هنر دیگری

















من هم مثل شما به این تصویر ها نگاه کردم این تصویر آخری بارش شهاب سنگ ها در یک شب آرام بهاری است فردا شب بیست و دوم آوریل 2010 مطابق با جمعه شب سوم اردیبهشت 1389 این تیر های ثاقب باز باریدن خواهند گرفت شما چطور؟ شعری نمی نویسید؟
رگبار نور
سوی خاک به دنبال شهاب
پنچه پنجه گل
چراغانی افلاک
دنباله دار شهاب ها
پنجه پنجه گل

Monday, April 19, 2010

ترجمهء چند هایکوی عاشقانه و چند هایکوی مرگ ( شعر احتضار )

مرگ و زندگی دو روی حیات است گاهی زندگی بی عشق به هستی معنی ندارد .پس سراغ مرگ و عشق می رویم
شاعران ژاپنی معمولا پیش از مرگ شعری می نویسند که چکیدهء شوق آن ها در زیارت فرشتهء مرگ است و به آن شعر احتضارDeath Poem می گویند
ترجمهء چند شعر احتضاراز شاعران ژاپنی برگرفته از کتاب
Japanese Death Poem
گردآوری توسط
Yoel Hoffmann

ناکامیچی ( وفات 1893
بر دو راهی مرگ
و زندگی من
جیغ فاخته ای

پاره یخی
آب می شودبه عالم آتش
زندگی من

ناماگوسای تازوکوری وفات 1858 ( هفتاد و دو ساله) در کودکی والدینش را از دست داد و به پسر خواندگی ماهی گیری فقیر در آمد و بعدا استاد و معلم مدرسه سنریو در ژاپن شد.
بید پاییزی
یاد آن روزگار خوش
که گذشت

ناندای وفات 1817 (سی و یک ساله
از آغاز زمان
فقط مرگ دانای آرامش است
هم آغوشی برف و آتش

اوکانو کین امون کان هایدی Okano Kin,Emon Kanehide
وفات 1703 در سن 24 سالگی
یکی از چهل و هفت سامورایی بود که در آن دوران در مهیج ترین رویداد تاریخ ژاپن شرکت داشت
زیر بارش برف
برمرغزارشب پیش
بوی شکوفهء آلو

ماساهیده وفات 1723 در سن 67 سالگی
حالا که دکانم
آتش گرفت و فرو ریخت
ماه پنهان نمی ماند

مابوتسو وفات 1874 در سن هفتاد و نه سالگی
ماه در خمره
باش که بفهمی ، آنگاه
قطره ای به کوزه نباشد



و حالا هایکوهای عاشقانه ، آن روی سکهء زندگی نزد شاعران ژاپنی

راهبه چیونی (1775- 1703 )

دیگرنه شام و
نه بامداد ، چشم به راهی بس
جامه های کهنه بر آغوش

خانم تاکاکو ماشی موتو ، شاگرد کیوشی
قاشق به دست
تنهای تنها ، برف
می بارد هنوز

آقای کیوشی تاکاهاما 1959 – 1874
یک کلام او و
یک کلام من ، پاییز
پاییز تر می شود

آقای ایپریکو ناکاتسوکا 1946 - 1887 بنیانگذار هایکوی مدرن و دوست و شاگرد شیکی
می خوابم
با یک متکا امشب
خیره برکرم های شبتاب

خانم چیگتسو ، دوست باشو

یکی با گل
یکی در کوزه بی گل
دو بوتهء خشخاش

خانم تانیکو ترای تولد 1944
مرد گرم خواندن
زن به خواب خوش
آسمان برفی

آقای سوجو هینو 1956 – 1901
نیلوفر بنفش
مثل تمنا ی اشتیاق
پژمرده

Tuesday, April 13, 2010

ترجمهء چند هایکو از شاعران آماتور ژاپنی آوریل 2010 ، کاملا تر و تازه

ترجمهء چند هایکوی ژاپنی از مجلهء
Haiku International
شماره 78 چاپ آوریل 2010
این هایکو ها توسط شاعران آماتور ژاپنی چند ماه قبل نوشته شده است و ترکیبی از هایکوی مدرن و هایکوی کلاسیک است
خانم موریتا میزا Morita Misa
شست و شوی سنگ مزار
انگار دست می کشم بر
شانه های پدر

تودا نوریکو
گرم نوشانوش ساکی
یکی به دو های بیهوده
رخت بر بست

کاگیاما نوریکو
پیاله ای
چای گرم سیب
آغاز زمستان

هیروتا شوتو
آفتاب صبح
برف پوش مثل شکوفهء گیلاس
ردیف درخت ها

کورودا شویچی
تپه های کیوتو
انگار که دورتر اند امروز
نخستین صبح زمستان
کوناگای کازوکو
چغالهء بادام
افتاد روی سینه ام
نیم شبی آرام

Umesawa houbu
روز مادر امسال
مادرم هیچ کجا نیست
جز بهشت

اوزاکا سیفو
چه رنگی اند
رویای سگ ها ؟
میلاد مسیح

اوکویاما توشیکو
صلیبی بر پشت
چشم دوخته بر آسمان
مترسکی

نوتومی شونکو
آن سو تر از
رود تاما و گربه ام ، برفر پوش
کوه فوجی

اوکاموتو کیوشی
داوودی های زرد
روشن تر از برق چراغ ها
چراغ های خیابان

ایرینودا چیزوکو
جمعیتی پی تابوت
رنگ ماندگار صنوبر ها
در زادگاه ام

هاناوا توشیا
موها خاکستری
برنج درو می کند
امپراتور

اوکوبو هاکوسون
ماه مه آلود
زن ام خانه تنها است
به انتظار من

نیشیگاما تیکو
ریل های قطار
رد می شود از باغ های سیب
تا پای کوه